آسمان می شکفد، اشک چو باران لبریز
عید نوروز برای من و تو چون پاییز
باز عشق آمده و مرد جنون می خواهد
باده و آورده و پیمانه ی خون می خواهد
سینه چاکان همه جمعند در این بزم عظیم
کربلا هم شده تکرار در این رزم عظیم
شیعه به کینه ی این قافله عادت دارد
کودک شیر خورش شوق شهادت دارد
از حجاز آمده بحرین که از ریشه زند
نسل از بیخ کَنَد، تیشه بر این ریشه زند
وای از دست یزیدان زمان وافریاد
که علم از سر دستان علمدار افتاد
دست خونین تو با سینه ی من یکرنگ است
ای برادر همه ی جان و تنم دلتنگ است
راه پرواز به سمت ملکوت است این راه
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
پیغمبران و دین آسمانی[3] . تجمل گرایی و آفات آن . دکتر علی شریعتی . سقوط تنهایی . علمی (مهندسی حرارت و سیالات)
سیاسی
اجتماعی
فرهنگی
ورزشی
تار . لحظاتی با اندیشمندان . مکانیک جامدات .
نوشته های پیشین
آبان 89
مهر 89 اسفند 89 بهار 90 راز الهی صدوبیست ساله شی اخراجی ها و جدایی نادر از سیمین جون کتک شوهر اعتیاد به اینترنت فرق ایران با..... داستان خواندنی بهار 91 بهار 92 لوگوی دوستان
لینک دوستان
صفحات اختصاصی
آمار وبلاگ
بازدید امروز :79
بازدید دیروز :1 مجموع بازدیدها : 81354 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
جستجو در وبلاگ
|